کو کو گو
دیده ی ما چون بسی علت در اوست
رو فنا کن دید خود در دید دوست
هر ندایی که تو را بالا کشید
آن ندا می دان که از بالا رسید
او تویی خود را بجو در اوی او
کو و کو گو فاخته شو سوی او
فکر آن باشد که بگشاید رهی
راه آن باشد که پیش آید شهی
شاه آن باشد که پیش شه رود
نه به مخزن ها و لشکر شه شود